همه افراد و سازمانها میدانند که لازم است از هر فعالیتی که انجام میدهند یاد بگیرند و با افزایش دانش و مهارت، عملکردشان را بهبود بخشند؛ اما در بسیاری از سازمانها این اتفاق نمیافتد. مؤسسه مدیریت پروژه، تلاش موقتی برای ایجاد یک محصول، خدمات یا نتیجه منحصر به فرد را به عنوان تعریفی از پروژه بیان میکند. در واقع پروژه یک فعالیت مقطعی است که برایش نقطه شروع و پایان تعریف شده و با زمان و منابع خاصی محدود شده است. هر پروژه علاوه بر محصول یا خدمتی که به عنوان خروجی اصلی خود دارد، دانشهایی را هم ایجاد میکند. معمولا تجارب و درسآموختههای ایجاد شده طی پروژهها به نحوی که بتوان در پروژههای آتی سازمان از آنها استفاده کرد، سازماندهی نمیشود. در سازمانهای پروژه محور، میتوان با رویکردهای مدیریت دانش پروژه، ریسک از دست رفتن بخش عظیمی از دانشها را کاهش داد.
رویکردهای مدیریت دانش پروژه، در سه مقطع قبل از شروع پروژه، حین پروژه و بعد از پروژه، ابزارهایی را ارائه میدهد تا دانش و درسآموختهها شناسایی، کسب، تسهیم، و نگهداری شده و در زمان نیاز دوباره قابل بازایابی و استفاده باشند.
تکنیکهای بازنگری پس از اجرا (After Action Review) ، کمک همکار (Peer Assist)، درو کردن دانش (Knowledge Harvesting) و داستانسرایی(StoryTelling) برخی از این ابزارها هستند.