برای بسیاری از سازمانها، ایجاد فرهنگ به اشتراکگذاری دانش فارغ از نوع صنعت، منطقه و تنوع محصولات، چالشی قابل توجه است. مفهوم فرهنگ
تسهیم دانش بیانکننده آن است که به جای رقابت با سایرین، بر مشارکت و همکاری با یکدیگر متمرکز شده و از این طریق ارزشآفرینی کنید.
با توجه به مفهوم فوق، سوال اصلی این است که چگونه چنین فرهنگی باید ایجاد کرد تا افراد دانش خود و چگونگی خلق آن را بدون ترس از دست دادن جایگاه فعلی به اشتراک بگذارند؟
به عنوان راهحلی ابتدایی باید جهتگیری مشخصی از طرف مدیریت ارشد و فرهنگ گفتگو و تبادل نظر وجود داشته باشد. رویکرد از بالا به پایین اصولا به عنوان شروعکننده تغییر جواب میدهد و ممکن است در طولانی مدت پایدار نباشد، بنابراین برای تأثیرگذاری طولانیتر باید به دنبال رویکرد پایین به بالا بود. تئوری تاثیرگذاری "Nudge Theory" راهحلهای مناسبی برای این موضوع ارائه میدهد (توضیح بیشتر درمورد Nudge Theory: با توجه به این تئوری، میتوان احتمال انتخاب یک گزینه توسط افراد را در بین سایر گزینههای دیگر تحت تأثیر قرار داد).
در ادامه به برخی از عوامل موثر اجتماعی و رفتاری که برای ایجاد اشتیاق بیشتر در به اشتراکگذاری دانش استفاده میشوند، پرداخته شده است.
عوامل موثر بر اشتراک گذاری دانش
به گفته "ریچارد تالر"، برنده جایزه نوبل اقتصاد، تغییرات گسترده با یک تاثیر کوچک اجتماعی آغاز میشود. همچنین نفوذ اجتماعی برای تغییر، اصولا از افرادی در سطح و طیف یکسان ناشی میشود. "سلیمان اش"، روانشناس اجتماعی، در سال 1950 چندین آزمایش برای کشف تمایل مردم نسبت به تغییر برداشت خود در مورد موضوعات متفاوت بنا بر دیدگاه اكثریت انجام داد و نتیجه این تحقیقات مثبت بود.
بنابراین، چگونه باید این "معماری انتخابی" را درست برنامهریزی کرد تا افراد در خصوص به اشتراکگذاری دانش تشویق شوند؟
1. ایجاد یک فضای مثبت برای اشتراک دانش
اشتراک دانش عالی است؛ این کار به شما کمک میکند تا رشد شخصی داشته باشید، در حرفه خود بهتر عمل کنید و با ایجاد چرخه دانش در اطراف خود، به ایجاد محیط دانشی بهتر کمک کنید. چنین دیدگاه مثبتی برای به اشتراکگذاری دانش ممکن است بسیاری از افراد را وادار کند تا از ابزار و روشهاي مختلف اشتراک و ایجاد دانش استفاده كنند. به عنوان مثال، براي كاهش زبالههای بزرگراهها در تگزاس، مقامات شهري با ايجاد فضاي مناسب و تمرکز بر روی مخاطبان هدف خود، کمپینی توسط جوانان ایجاد کرده و از بازیکنان فوتبال دالاس کابوی براي شرکت در تبلیغات تلویزیونی دعوت کردند. اين فضاسازي مناسب در سال اول باعث كاهش 30% از حجم زبالهها شد.
در نتيجه ميتوان اينگونه بيان كرد:
"به مخاطب هدف بیندیشید و روش خود را طوری طراحی کنید که بر احساسات او تاثير بگذارد."
2. اعتماد به افراد کم سابقه برای ايجاد تغيير
سازمانها باید به آموزش افراد تازه وارد برای به اشتراکگذاری دانش متمرکز شوند تا با ایجاد انگیزه به منظور تغییر فرهنگ تسهیم دانش، بر سایر همکاران خود تأثیر بگذارند.
این افراد باید فرهنگ اشتراک دانش را با روشهای گوناگون نظیر شرکت در جلسات اشتراک دانش، تسهیل رویدادها/ کارگاهها، بحث و گفتگو در فضاهای اجتماعی و ... ترویج کرده و از طریق تکرار مباحث پیرامون تسهیم دانش، در راستای تأثیرگذاری بر سایرین تلاش کنند.
3. درخواست مشارکت با لحنی مناسب
رابرت سیالدینی، استاد و محقق علم تأثیرگذاری اجتماعی، تحقیقاتی را با هدف تحلیل انواع پیامهای ارسالی و تاثیر آنها بر نظر افراد انجام داد. وی دریافت پیامهایی با مضمون مثبت بسیار موثرتر از پیامهای منفی است. بنابراین پیامهای دعوت به اشتراکگذاری دانش باید لحن مثبتی داشته باشد و افراد را برای دستیابی به موفقیتهای بیشتر دعوت کند. کارمندان بیشتر علاقهمند به مزیتهای تسهیم دانش هستند و آگاهی از محدودیتهای ناشی از عدم انجام آن جذابیت خاصی ندارد. شیوهی درخواست از کارمندان، روی برداشت آنها نسبت به برنامه مورد نظر اثر میگذارد پس در شیوه بیان مطلب دقت کنید. به عنوان نمونه چگونگی کاربرد اشتراک دانش در گذشته را بیان کرده و برخی از نتایج آن بر بهبود کسبوکار را نمایش دهید. این نوع انتقال اطلاعات و درخواست برای مشارکت، بهتر از ذکر تأثیرات منفی ناشی از عدم مشارکت در این برنامه میباشد.
4. ارائه بازخوردهای بصری
محققان علوم رفتاری دریافتند بازخورد بصری از ارتباط کلامی یا سایر ارتباطات، عملکرد و تاثیرگذاری بیشتر دارد. هر بار که کارمندان در یک رویداد به اشتراکگذاری دانش حاضر میشوند، سعی کنید که بازخوردی تصویری از آن رویداد ارائه دهید. به عنوان مثال یک کارت تبریک ساده یا هر چیزی که برای سایرین جلوه بصری دارد را در انتهای جلسه به آنها اهدا کنید. این چنین بازخوردهایی به طور تصاعدی رفتار کارکنان را تغییر میدهد و افرادی که در مقابل برنامه اشتراک دانش مقاومت دارند را به مرور زمان با افراد فعال در این برنامه همسو میکند.
5. مقدمهسازی اجتماعی، راهی برای افزایش تأثیرگذاری
مفهوم "پرایمینگ" به این ایده اشاره دارد که تأثیرات کوچک و مقدماتی میتوانند تأثیرات گسترده و ناخودآگاهی بر رفتار انسان داشته باشند. این واژه در علم روانشناسی، برانگیختن (تداعی) معانی مرتبط در حافظه پیش از انجام کار یا فعالیت است.
تکرار مفاهیم اصلی یا مرتبط، یکی از راههای تسهیل دسترسی به اطلاعات موثر است. فرد مسئول پیش از بیان پیام نهایی خود، با ارائه معانی و مفاهیم مرتبط با آن از طریق تصاویر و لغات، ذهن مخاطب را آماده میکند. بدین ترتیب احتمال ایجاد اندیشههایی که از نظر معنایی با محتوای مورد نظر مشابهت دارد، افزایش مییابد.
به عنوان مثال، اگر از مردم یک روز قبل از انتخابات سوال شود که آیا در رأیگیری فردا شرکت میکنید یا خیر، احتمال رأی دادن آنها 25% افزایش مییابد. چنین آمادهسازیهایی احتمال افزایش فعالیتها و مشارکت افراد در به اشتراکگذاری دانش را افزایش میدهد.
از تمام مواردی که اشاره شد میتوان برای تشویق و هدایت افراد به منظور تسهیم دانش استفاده کرد. به طور خلاصه راهکارهای زیر به عنوان گامهای آغازین این مسیر پیشنهاد میشود:
• از همکار خود سوال کنید آیا قصد به اشتراکگذاری درسآموختههای پروژه اخیر را در هفته آینده با سایر تیمها دارد؟
• برای نوشتن یک پست در وبلاگ یا بازدید از رخدادهای داخلی شرکت در اینترانت، بارها و بارها با همکاران دیگر تماس بگیرید.
• از همکاران خود در مورد زمان برگزاری جلسه به اشتراکگذاری دانش و تجارب سوال کنید.
منبع:
kminsight.co.uk: 5 nudges to influence knowledge sharing