منابع دانش در سازمان مهمترین سرمایههای شرکتهای سده ۲۱ محسوب میشوند. مدیران شرکتهای موفق و بزرگ دنیا، چالشهای مدیریت منابع دانش سازمانی را به عنوان دومین اولویت اصلی کاری خود ذکر کردهاند، تا جاییکه موفقیت و شکست سازمانهای مختلف را ناشی از تفاوت مدیریت حاکم بر منابع دانشی آن سازمانها میدانند. از سویی دیگر، تنوع و گستردگی منابع دانشی سازمان که هر یک با جنبه خاصی از نگارش به بیان مسائل مختلف میپردازند، باعث آن شده که طی سالهای اخیر، یکپارچهسازی این دانشها به عنوان یکی از مسائل اصلی مدیران سازمانهای بزرگ مطرح باشد.
باید قبول کرد که صرفا درسآموختههای پرسنل یک سازمان را نمیتوان منبع دانش یکتای سازمانی دانست و بسیاری از فرآیندهای سازمانی بهصورت جنبی دانش خلق میکنند. از فرآیندهای اصلی تولید، طراحی، فروش و منابع انسانی تا حتی جلسات و یا وقایع مقطعی مانند تعمیرات، بهبودهای محصولات و یا فعالیتهای تحقیق و توسعه سازمان، همگی در حال خلق دانشی هستند که معمولا ثبت یا به اشتراکگذاری نمیشود. وظیفه اصلی یکپارچهسازی منابع دانشی سازمان، اول شناسایی فرآیندهای دانش خیز سازمانی Knowledge Creating Processes و سپس ایجاد تغییرات برای خلق و ثبت دانش حداکثری و در نهایت به اشتراکگذاری آنها است. ازاینرو روشی که همواره در بهبود فرآیند
مدیریت دانش و بهرهگیری مناسبتر از منابع دانش سازمانها تاثیر بهسزایی داشته است، یکپارچهسازی منابع دانشی بوده که این امر ظرفیت بالایی را جهت انتشار اطلاعات در سرتاسر مرزهای سازمان ارائه نموده و در جهت تصمیمگیری هر چه بهتر بر اساس اطلاعات منسجم، کمک مینماید. افزایش بهرهوری، تصمیمگیری بهتر، کاهش هزینهها، افزایش درآمد و ارائه دانشهای یکپارچه از جمله مزایای حاصل از یکپارچهسازی منابع دانشی میباشد.