نمودار استخوان ماهی - که گاهی اوقات به نام مخترعش نمودار ایشیکاوا نیز نامیده میشود - یک ابزار طوفان فکری است که از طریق آن تیمهای کاری به بررسی روابط علت و معلولی جهت شناسایی و حل مسائل میپردازند. هنگامی که یکی از این نمودارها در طول یک جلسه طوفان فکری تکمیل میشود، نتایج معمولاً تا حدودی شبیه به اسکلت یک ماهی است. تکنیک استخوان ماهی از دهه شصت میلادی برای شناسایی و مدیریت حل مسئله و یافتن علتهای مختلف آن به کار میرود. این تکنیک تا جايي پیش رفت که حتي نرم افزارهايي مانند Mind Mapping براي طراحي نقشههاي ذهني مبتني بر اين تکنيک، طراحي و توليد شد.
الگوی نمودار استخوان ماهی یک نمودار خالی دارای فضایی برای ثبت بیانیه مشکل یا نتیجه نهایی و همچنین دستهها یا وابستگیها و ورودیهای مربوط به هر یک است.
مزیت اصلی یک الگوی نمودار استخوان ماهی این است که ساختاری برای طوفان فکری در اختیار افراد و تیمها قرار میدهد که میتواند به صورت مکرر مورد استفاده قرار گیرد.
جلسه طوفان فکری به عنوان یکی از راهکارهای مدیریت دانش بهطور معمول با حضور همه اعضای تیم پروژه کسبوکار كه به صورت بالقوه با آن مسئله ارتباط دارند برگزار میشود. بهطور معمول یک نفر بهعنوان رهبر گروه، طوفان فكری را هدايت میكند و كار طراحی نمودار استخوان ماهی را برعهده میگیرد. در این جلسه مسئله که از قبل تعيين شده، مطرح میشود و افراد با فعالكردن ذهن خود، راهکارهای مختلفی برای حل مسئله پیشنهاد میدهند.
تفاوت اصلی بین الگوهای نمودار استخوان ماهی این است که با کدام دستهبندی شروع میشود. میتوانید از یک الگوی ساده استخوان ماهی برای یک رویکرد سفارشی استفاده کنید یا با الگوهای 4S، 8P یا 6M که بیشتر در صنایع خاص مورد استفاده میگیرند شروع کنید.
در ادامه چهار الگوی استخوان ماهی شرح داده شده است:
1. استخوان ماهی ساده
از آنجایی که قالب ساده استخوان ماهی بدون قرابت یا دستهبندی از پیش تعیین شده ارائه میشود، تقریبا برای هر هدف کاربرد دارد. فرض کنید که یک رهبر زنجیره تامین هستید و فروش محصولات شرکت شما کند شده است. برای مشاهده شفاف قیمت، کیفیت، تبلیغات و فروش، میتوانید با استفاده از نمودار استخوان ماهی، مشکلات را مشخص کنید.
به عنوان مثال، تیمهای توسعهدهنده استقرار نرمافزار در دستههایی کار میکنند که با تیمهای بالینی که وظیفه کاهش نرخ پذیرش مجدد بیمار را دارند متفاوت است.
مراحل رسم نمودار استخوان ماهی در جلسه طوفان فکری به شرح زیر است:
مرحله اول:ابتدا مسئله را شناسايي و تعريف کنید.
مرحله دوم: پس از شناسايي و تعريف مسئله، آن را داخل دايره و در سمت راست برگه کاغذ بنویسید.
مرحله سوم: يک خط مستقيم به سمت چپ بکشید که در واقع اين خط شبيه به ستون فقرات ماهي است .
مرحله چهارم: براي ترسيم تيغههاي ماهي خطوطي مورب را با زاويه 45 درجه نسبت به خط ستون فقرات ماهي ترسيم کنید.
مرحله پنجم: در اين مرحله هر يک از تيغهها را که نشان دهنده علتهاي اصلي مسئله است، از طريق طوفان ذهني بررسي و واکاي کنید و در برابر هر يک از خطوط مورب يکي از دلايل اصلي را که منجر به بروز مسئله شده است را بنویسید.
مرحله ششم: در اين مرحله در صورت لزوم زير شاخههايي را به تيغههاي ماهي براي تحليل بيشتر اضافه کنید و میتوانید در هر يک از شاخههايي که عوامل اصلي بروز مسئله را نشان ميدهند، دقيقتر شده و عوامل جزئيتري که باعث بروز مسئله شده است را اضافه کنید. اين روند و اضافه کردن زير شاخهها را تا هر سطحي که لازم است ادامه دهید تا در نهايت به مجموعهاي از عوامل تاثيرگذار که باعث ايجاد مسئله شدهاند برسید.
مرحله هفتم: در اين مرحله بايد علتها را اولويتبندي کنید. به اين ترتيب علتهايي که داراي پيچيدگي کمتري هستند نزديک به سر ماهي و علتهايي که داراي پيچيدگي زيادتري هستند نزديک به دم ماهي قرار دهید.
مرحله هشتم: اين مرحله گام تجزيه و تحليل تيغهها يا شاخهها است. در اين مرحله علتهايي که مهمتر از بقيه هستند و بايد به آنها توجه بيشتري شود انتخاب میشوند.
مرحله نهم: بعد از دستهبندي و اولويتبندي میتوانید به رفع عوامل بروز مسئله بر مبناي اولويتبندي بپردازید تا در نهايت با رفع تمام عوامل بروز مسئله، بتوانید مشکل اصلي خود را برطرف کنید.
نکته مورد توجه اين است که بررسي و حل کردن تمام عوامل بروز يک مسئله براي زماني که مسئله مربوطه، کوچک و ساده باشد قابل انجام است. اما زماني که مشکل مورد نظر بزرگ و پيچيده ميشود، به طور معمول، عوامل بروز آن مشکل نیز زياد ميشود. در چنين شرايطي اگر بر اساس نمودار استخوان ماهي، عوامل بروز مسئله را شناسايي کرده باشید، تعداد زيادي استخوان ريز دارید که هر کدام بيانگر يکي از عوامل بروز مشکل هستند. به طوري که از نظر زماني و امکانات در دسترس، ديگر قادر به بررسي و حل کردن تمام موارد پيدا شده در نمودار استخوان ماهي نیستید.
هنگامی که مشکل تعریف شده در تکنیک استخوان ماهی بزرگ و پیچیده است، عوامل بروز مشکل میبایست اولويتبندي شده و بر اساس اولويت و محدوديتهاي زماني و امکاناتي، نسبت به حل مشکل اقداماتی صورت گیرد.
2. استخوان ماهی 4S
رویکرد 4S برای تیمهای صنایع خدماتی که میخواهند یک نمودار استخوان ماهی برای حل چالشها با مشخص کردن دلایل بالقوه ایجاد کنند، مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین در شناسایی فرآیندهای داخلی کارخانه تولیدی مفید است. الگوی استخوان ماهی 4S با دسته بندیهای زیر شروع میشود:
•
محیط اطراف: ورودیهای مربوط به مکانها و محیطها (Surroundings)؛
•
تامین کنندگان: ورودیهای مربوط به فروشندگان و هر شخص دیگری که منابع، از جمله مواد و نیروی کار را تامین میکند.( Suppliers)؛
•
مهارتها: ورودیهای مربوط به مهارتهای کارمندان، رهبری، فروشندگان و سایر طرفها.( Skills)؛
•
سیستمها: ورودیهای مربوط به نرمافزار، تجهیزات و فرآیندها(Systems).
3. استخوان ماهی 8P
رویکرد 8P شامل دستههای بیشتری است و در صنایع خدماتی مانند خردهفروشی، مهماننوازی و غذا رایج است.
رویکرد 8P در زمینههای مختلف مانند عملکردهای اداری و فرآیندهای تولید استفاده میشود. اجزای این رویکرد شامل موارد ذیل است:
قیمت: ورودیهای مربوط به هزینه یا قیمت گذاری(Price)؛
افراد: ورودیهای مربوط به پرسنل(People)؛
مکان/کارخانه: ورودیهای مربوط به محل کار و محیط(Place/Plant)؛
رویهها: ورودیهای مربوط به رویه ها یا عادتهای تجویز شده برای انجام وظایف(Procedures)؛
ترفیع: ورودیهای مربوط به فروش و بازاریابی(Promotion)؛
فرآیندها: ورودیهای مربوط به آنچه قرار است اتفاق بیفتد و چگونه(Processes)؛
محصول: ورودیهایی که مستقیماً با محصول مرتبط هستند(Product)؛
سیاستها: ورودیهای مربوط به سیاستهای حاکم برای فرآیندها یا رویهها(Policies).
4. استخوان ماهی6M
رویکرد 6M در نمودار ایشیکاوا برای شناسایی و تجزیه و تحلیل مشکلات در یک سیستم تولیدی استفاده میشود.
استخوان ماهی 6M شامل دستههای از پیش تعیین شدهای است که برای تیمهای تولیدی کاربردی است. یک الگوی استخوان ماهی 6M معمولاً شامل دستههایی برای موارد زیر است:
اندازهگیریها: ورودیهای مربوط به بازرسی ها یا اندازه گیریها(Measurements)؛
ماشینآلات: ورودیهای مربوط به تجهیزات، ابزار و امکانات(Machines)؛
افراد: ورودیهای مربوط به نیروی کار و مهارتها(Man)؛
طبیعت مادر: ورودیهای مربوط به عوامل محیطی(Mother Nature)؛
روشها: ورودیهای مربوط به فرآیندها(Methods)؛
مواد: نهادههای مربوط به کالای خام و سایر اجزای مورد نیاز(Materials).
مزایا و معایب تکنیک استخوان ماهی
تکنیک استخوان ماهی به عنوان یک جهت دهنده به جلسات طوفان فکری، مانع نادیده گرفته شدن هرگونه علت ریشهای است.
نمودارهای استخوان ماهی امکان تجزیه و تحلیل متفکرانهای را فراهم میکند که به عنوان یک جهتدهنده به جلسات طوفان فکری از نادیده گرفتن هر گونه علت ریشهای احتمالی برای یک نیاز اجتناب میکند.
تکنیک استخوان ماهی به راحتی اجرا میشود و یک نمایش بصری قابل درک از علل، دستهبندی علل و نیاز ایجاد میکند.
با استفاده از نمودار استخوان ماهی، میتوانید جلسه طوفان فکری را بر روی «تصویر بزرگ» در مورد علل یا عوامل احتمالی مؤثر بر مشکل/نیاز متمرکز کنید.
حتی پس از رفع نیاز، نمودار استخوان ماهی نقاط ضعفی را نشان میدهد که - پس از آشکار شدن - میتوان قبل از ایجاد مشکلات آتی، آن را اصلاح کرد.
برخی از معایب نمودارهای ایشیکاوا وجود دارد که باید در نظر گرفته شود، از جمله:
- ایجاد آنها میتواند زمان بر باشد.
- اگر به خوبی طراحی نشده باشند، ممکن است تفسیر آنها چالش برانگیز باشد.
- اگر اعضای تیم فعالانه در فرآیند تجزیه و تحلیل شرکت نکنند، ممکن است مغرضانه یا ناقص باشند.
- ممکن است خطر تمرکز بیش از حد روی عوامل فردی به جای در نظر گرفتن نحوه تعامل آنها با یکدیگر وجود داشته باشد.
- کاربرد آنها در شرایطی که چندین عامل مرتبط به هم دخیل هستند، میتواند چالش برانگیز باشد.
منبع:
https://managing-ils-reporting.itcilo.org/en/tools/root-cause-analysis-the-fishbone-diagramme/
https://safetyculture.com/topics/ishikawa-diagram/