6 روش و رویکرد اثبات شده مدیریت دانش
مدیریت دانش طیف وسیعی از روشها را برای استفاده متخصصان در سازمانهایی با اندازه و نوع محتلف ارائه مینماید. در زیر برخی از تکنیکهای مرسوم در مدیریت دانش ارائه میشود:
بازبینی پس از اقدام After Action Review
بازبینی پس از اقدام به ارزیابی انجام شده پس از یک پروژه یا فعالیت اصلی اطلاق میشود که به کارمندان و رهبران اجازه میدهد تا علل، چگونگی و چرایی رخدادهای واقع شده در پروژه یا فعالیت را شناسایی کرده و از تجارب حاصل از آن، بیاموزند. این موضوع ممکن است به عنوان یک بحث حرفهای در مورد یک رویداد مطرح شود تا کارکنان را قادر سازد تا با درک علل اتفاقات رخ داده در طول روند فرآیند، تجربه حاصل از آن به تغییر رفتار مثبت و حرفهای و یادگیری مرتبط با فرآیند کاری منجر شود.
ممیزی دانش Knowledge Audit
ممیزی دانش یک فرآیند سیستماتیک برای شناسایی نیازهای دانشی، منابع و جریانهای دانش سازمان است تا بتوان از آن به عنوان مبنایی برای درک چگونگی ایجاد ارزش افزوده از طریق مدیریت دانش استفاده کرد.
برداشت دانش Knowledge Harvesting
برداشت ( کسب ) دانش از ابزارهایی است که برای استخراج دانش متخصصان و ارائه آن به دیگران به کار میرود. این روش سازمان را از خسارات و هزینههای ناشی از ترک سازمان توسط پرسنل خبره و توانمند، و عدم دسترسی به تخصص در زمان و مکان مورد نیاز محافظت مینماید.
نقشه برداری دانش Knowledge Mapping
نقشهبرداری دانش فرآیندی است برای کمک به کشف مکان، مالکیت، ارزش و استفاده از دانش تا بتوان از آن برای درک نقش و تخصص افراد؛ شناسایی محدودیت های جریان دانش و برجسته کردن فرصتها برای استفاده از دانش موجود، استفاده نمود. این ابزار محل دسترسی به دانش (مثلا افراد، رسانهها، واحدهای سازمانی یا منابع دانش در خارج از سازمان) را مشخص کرده و الگوهای جریان دانش را توصیف میکند.
نقشههای ذهنی Mind Maps
نقشههای ذهنی توسط تونی بوزان بهعنوان راهی برای درک و به خاطرسپاری بهتر مطالب در کلمات و تصاویر کلیدی معرفی و استفاده شده است. ویژگی بصریسازی این روش موجب شد تا استفاده از آن در همه بخشهای آموزشی و غیرآموزشی و حتی صنایع با سرعت بالایی گسترش یابد. ماهیت غیرخطی نقشههای ذهن باعث میشود که عناصر مختلف نقشه توسط مکانیزم بصری ذهن به هم پیوند داده شود و یادآوری و دسترسی به آن تسهیل شود. این روش در مدیریت دانش برای دستیابی سریعتر به دانش تخصصی مورد استفاده قرار میگیرد.
ایجاد حس Sensemaking
فرآیند ایجاد آگاهی و درک موقعیت در شرایط پیچیده یا عدم اطمینان است تا تصمیم گیری شود. این ابزار موجب ایجاد فضای رقابتی و تلاش انگیزشی و پیوسته برای درک ارتباطات (که میتواند در میان مردم، مکان ها و حوادث باشد) میشود و موجب خواهد شد تا به منظور پیشبینی مسیر صحیح و عمل موثر، استفاده از تجارب و دانش سایر افراد از اهمیت ویژهای برخوردار شود.
تهیه و تدوین: حسن دوست آذر